همراه‌با پیشرفت صنایع، دانش پایه و آموزش کاربردی که به گروه بعدی متخصصان جوان منتقل می‌شود نیز پیشرفت می‌کند. برای مثال، می‌توان در زمینه‌های پزشکی، رایانه یا مهندسی این تکامل را مشاهده کرد که چگونه تکنولوژی زندگی ما را بهبود داده و تحت تاثیر قرار می‌دهد. اما وقتی در مورد مفهومی مانند کارآفرینی صحبت می‌کنیم، واقعاً چه کسی نسل بعدی کارآفرینان را رهبری و هدایت می‌کند؟ آیا نهادهای آموزشی همگام با واقعیت‌های به‌سرعت در حال تغییر مدیریت یککسب‌وکار در دنیای امروز حرکت کرده‌اند؟

مقاله‌ی پیش رو را از زبان برنت پیندویچ کارگردان، کارآفرین و نویسنده‌ی مجله‌ی فوربس بخوانید:

پسر بزرگم امسال دبیرستان را تمام می‌کند و مانند بسیاری از والدین در آمریکا، خانواده‌ی ما هم با حساسیت فراوان بر آماده‌سازی وی برای کالج متمرکز شده‌اند. اما با نزدیک‌تر شدن به روز موعود و به واقعیت درآمدن انتظارات او (و سرمایه‌گذاری من)، به این می‌اندیشم که باید از این سیستم بیشتر انتقاد کنم. پسرم از دوران ابتدایی به کسب‌وکار خودش به‌طور تفریحی مشغول بوده‌ و من می‌توانم رشد عطش کارآفرینی را در درونش ببینم. بله، یک مدرسه‌ی کسب‌وکار با رشته‌ی ارتباطات، مدیریت یا اقتصاد می‌تواند پایه و اساسی عالی برای او باشد اما اگر کارآفرین شدن مسیر نهایی او باشد، آیا گذراندن چهار سال یا بیشتر در این نظام سنتی بهترین راه برای آماده‌سازی او برای جهان پیش‌رو است؟

کارآفرین

درست است که موج خوشایندی در ستایش و جذاب جلوه دادن کارآفرین در فرهنگ ما وجود داشته است. به‌سختی می‌توان یک ستاره‌ی ورزشی یا سلبریتی را پیدا کرد که در حال مدیریت کسب‌وکاری نبوده یا برندی را ایجاد نکرده باشد. تنها با دیدن فید فیسبوک‌تان احتمالاً فرصت‌های «شغل جانبی» بسیاری را مشاهده خواهید کرد. اما در واقعیت، آمار، داستان بسیار متفاوتی را می‌گوید. مطالعات متعدد نشان می‌دهد که کارآفرینی در یک رکود تاریخی به‌سر می‌برد. نرخ راه‌اندازی کسب‌وکار توسط افراد به پایین‌ترین حد خود در ۴۰ سال اخیر رسیده است. چگونه چنین چیزی ممکن است؟

به‌طور سنتی، کارآفرین بودن یک مسیر شغلی سخت، حق‌نشناس، متواضع، تنها و پرمخاطره (من می‌توانم همین طور ادامه دهم) است. این کار نیازمند دیدگاه انضباطی بلندمدت و تعهد فوق‌العاده به فداکاری است. از خودتان بپرسید؛ آیا ویژگی‌های شخصیتی نسل امروز شباهتی به این موارد دارد؟

ما باید با این حقیقت مواجه شویم که نسل بعدی زمانی‌که پای آزادی فردی، تعادل کار و زندگی و تحمل ریسک/پاداش در میان باشد، از مجموعه‌ی متفاوتی از ارزش‌ها برخوردار است. آن‌ها اول از همه به‌دنبال جنبه‌های مثبت مالکیت کسب‌وکار خودشان مانند کیفیت زندگی و مسیری روشن‌تر هستند.

به‌جای اینکه در مورد سقوط این نگرش نسل جدید ابراز تاسف کنم، تصمیم گرفتم بیشتر خودم را درگیر این موضوع کنم. وقتی با دبیرستان‌ها در مورد کسب‌وکار و کارآفرینی صحبت می‌کنم، می‌توانم نیاز و عطش را در این کلاس‌ها برای دانش عملی و آموزش مستقیم حس کنم. بنابراین می‌خواستم ببینم که آیا کسی با این نسل درباره کارآفرین بودن به زبان خودشان صحبت می‌کند یا نه.

من یک خانم جوان برجسته به‌نام امی تولفسراد را ملاقات کردم. او یک کارآفرین خودساخته است که خیلی زود بعد از کالج متوجه شد مدرک ارتباطاتش او را به جایی که دوست دارد هدایت نمی‌کند. بنابراین تصمیم گرفت که خودش آن را بسازد، ازطریق تبدیل شدن به یک متخصص تغذیه و کمک به مشتریان به‌صورت آنلاین. او به‌سرعت دریافت که هر عنصر عملی لازم برای موفقیت را خودش دارد ازطریق آزمون و خطا کشف می‌کند. وقتی کسب‌وکارش رشد کرد، موفقیتش به او این امکان را داد که دنیا را سفر کند و از راه دور کار کند. امی، مانند بسیاری از افراد نسل خود، علاقه‌ای به پشت‌میزنشینی ندارد.

درنهایت، او شروع به آموزش به سایر متخصصان تغذیه درباره‌ی نحوه‌ی راه‌اندازی کسب‌وکار آنلاین خودشان کرد. او به‌قدری سؤال دریافت می‌کرد که شروع به کمک به دیگر کارآفرینان جوان در مورد همه‌ی مقوله‌های کسب‌وکار کرد. اکنون او به دیگران یاد می‌دهد که چطور دوره‌های آنلاین خود را بسازند و برندهای تجاری خود را بازاریابی کنند و در حالی‌که شما هیچ مدرک یا گواهینامه‌ای برای گذراندن دوره‌های امی یا دیگر دوره‌های مانند او دریافت نمی‌کنید، آموزش مستقیم دنیای واقعی از منبع اصلی آن بسیار جذاب است.

andrew king bach

من همچنین با اندرو کینگ باخ که یک اینفلوئنسر رسانه اجتماعی بسیار معروف و کارآفرین بود، وقت گذراندم و مصاحبه کردم. او به یاد می‌آورد که یکی از استادان دانشگاه خطاب به کلاس گفته بود: «شغلی که شما ۱۰ سال دیگر خواهید داشت، امروزه وجود ندارد.» پنج سال بعد، واضح است که حق با او بود. تغییرات محیط را در پنج سال آینده تصور کنید.

هنگامی که کینگ باخ در مورد ساختار کسب‌وکار خود یا استفاده‌ی سیستماتیک از رسانه‌های اجتماعی صحبت می‌کند، بیشتر شبیه به یک استاد علم اقتصاد به نظر می‌رسد تا یک اینفلوئنسراینستاگرام که فیلم‌های خنده‌دار می‌سازد. متاسفانه، باخ در هیچ کالج یا دانشگاهی استاد نیست. اندوخته‌ی دانش و تجربه او دقیقا نوعی تخصص لازم برای کمک به پیشرفت مطالعه‌ی کارآفرینی است.


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : کسب‌وکار ,کارآفرینی ,کارآفرین ,مورد ,آموزش ,می‌کند ,آموزش مستقیم ,لازم برای ,کارآفرین بودن ,راه‌اندازی کسب‌وکار ,مانند بسیاری
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پیشانی؛ گاه‌نوشته‌های فرهنگی حامد صفایی‌پور فروشگاه استار فایل BEHNAM SERSERI دانلود پایان نامه - تحقیق- مقاله طراحی دکوراسیون داخلی دکتر حيدري تاریخ عکاسی مشهد درس تمام مقاطع .نتایج فوتبال .معرفی بازی